کتابخانه مسجد جامع دماوند

کتابخانه مسجد جامع دماوند

استان تهران-شهرستان دماوند -بلوار امام خمینی- میدان 17 شهریور -کوچه نواب صفوی(مسجد جامع) ضلع شمالی مسجد جامع دماوند-کتابخانه عمومی مسجد جامع دماوند

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

موقعیت مسجد جامع

مسجد جامع عتیق دماوند، فی مابین محله قاضی و فرامه (چریک) در نقطه ی مرتفع بر روی تپه‌ای در مرکز روستا و در شرق شهر دماوند مشرف به شهر در موقعیتی که مسجد جامع فعلی قرار گرفته، واقع شده بود. مسجد جامع فعلی بر روی مسجد قدیمی بنا شده و از جهت شمالی و جنوبی و غربی به خیابان محله، از جهت شرقی به خانه‌های مسکونی محدود است. این مسجد در فهرست آثار تاریخی با شماره 230 به ثبت رسیده است.

سابقه تاریخی مسجد

شواهد و آثار باقی‌مانده ، پایه و اساس مسجد راه به دوره سلجوقیان می‌رساند ولی با توجه به این موضوع که در منطقه دماوند بارها زلزله رخ داده و بنای مسجد جامع آسیب‌دیده و تعمیر و مرمت گردید. بنابراین احتمال اینکه مسجد پایه و اساس قدیمی‌تر داشته باشد وجود دارد. بررسی همراه با گمانه‌زنی این نکته را روشن خواهد ساخت.

بر اساس روایتی که سینه به سینه نقل شده و تا به امروز هم در بین مردم وجود دارد، در مکان مسجد جامع، قبل ازً ظهور اسلام آتشکده بزرگی برپا بود که پس از فتح منطقه توسط لشگریان اسلام، آتشکده تبدیل به مسجد بزرگی شد.

روایت دیگری نیز وجود دارد که این مسجد توسط امام حسن (ع) بنا شده است. روایت اول را می‌توان جدی گرفت، چرا که در بسیاری از مناطق ایران اماکن عبادی قبل از اسلام به مسجد تبدیل شده‌اند. تک بیت شعری وجود دارد که نام شاعر آن برای ما معلوم نیست. که حکایت از اهمیت و اعتبار مسجد جامع دارد: مسجدی که عرش پیوند است مسجد جامع دماوند است

تاریخچه مطالعات مسجد

اولین بار جیمز موریه سال 1818 هجری، زمان فتحعلیشاه قاجار هنگام عبور از روستای دماوند، طرحی از روستا از جهت شمال کشیده که مناره مسجد را نشان می‌دهد. سپس ژاک دمرگان با هیئت تحقیقاتی در حدود سال‌های 1312 ه هنگام عبور از شهر، عکس مسجد جامع رااز جهت جنوب گرفته و در کتاب خود آورده است. البته هیچ‌یک درباره مسجد مطلبی ننوشته‌اند.

اعتمادالسلطنه همراه ناصرالدین‌شاه در راه سفر به خراسان در سال 1301 هجری هنگامی که در شهر دماوند توقف کردند، مختصری از وضعیت مسجد و بناهای دیگر در کتاب مطلع الشمس آورده است. سرانجام مایرون بی اسمیت در بیست و سوم ژوئن 1934 از مسجد بازدید کرد. سپس در سی‌ام آوریل تا هفتم ماه بعد 1935 و مجدداً در بیست و ششم ژوئن 1935 مسجد جامع قدیمی دماوند را مورد بررسی دقیق قرار داده و درباره روش کار خود در این مسجد نوشته است : « نقشه با تئودولیت (یک زاویه‌ سنج مساحی) زایس 4 با ورود به گذرها با 25 نقطه چرخش به دور محور مرکزی، نقشه برداری گردید از این گرای (شبکة چهار خانه) نقشه ساختمان با استفاده از یک نوار صد متری و کوتاه‌تر اندازه‌گیری شد. نقشه ی که بر روی آن 600 اندازه‌گیری ثبت شده بود در محل به مقیاس 50/1 کشیده شد، سپس با آزمایش و تطبیق آن با اثر تاریخی کنترل گردید. گمانه ای زده نشد. از بنا در حدود هفتاد و پنج عکس گرفته شد کتیبه‌ها به غیر از سنگ قبرهای جدید با پاک نمودن آن‌ها ثبت شده و عکس گرفته شد.» اسمیت ماحصل تحقیقات خود درباره مسجد دماوند را در مجله Arsislmica به چاپ رساند.

مناره مسجد

مناره مسجد از معدود آثار باقیمانده بنای قدیمی و متعلق به دوره سلجوقی است که همچون گذشته در ضلع شمال شرقی مسجد فعلی، هنوز پابرجاست. اعتماد السلطنه درباره این مناره نوشته است:« مناری که در ضلع شمال شرقی است، یک ربع به قرینه خراب شده و سه ربع باقی مانده، تقریبا چهارده الی پانزده ذرع ارتفاع دارد.»

مناره از لحاظ ساختمانی، به طور مستقل در گوشه شمال شرقی، دیوار مسجد از آجر پخته و آهک و ملاط گچ ساخته شده است. البته یک ضلع منار، متصل به دیوار مسجد است که در واقع به صورت نیمه مستقل دیده می شود و فاقد تزئینات و کتیبه است. پی مناره از سنگ های تراشیده شده به صورت مربع ساخته شده و آن چه که از این پی مربع شکل قابل دید است به ارتباع 24/3 سانتی متر می رسد. ارتفاع مناره از روی پایه مربع شکل 55/14 سانتی متر است.

برای ورود به داخل منار، دو راه وجود دارد. یکی از طریق ورودی F، ( ورودی جبهه شمال غربی ) ( به نقشه نگاه کنید) از صحن مسجد گذشته، سپس به راهرود Eکه مناره در منتهی الیه این راهرود قرارد ارد، می رسد. ورودی دیگر از طریق ورودی کوچکی که در جبهه شمال شرقی نزدیک مناره بوده ، به یک راهرو که پس از عبور از این راهرو در منتهی الیه آن به راهروE که مناره در مناره در آن جا قرار داشت می رسید. وضعیت مناره در ارتباط با ورودی قابل مقایسه با تاریخانه دامغان است.

مناره دارای پله های مارپیچ، عکس عقربه ساعت است که با آجر ساخته شده و شکل مخروطی با ربع دایره را دارند. سقف این پله ها به صورت گنبدی شکل است و نورگیری با پنجره مشبک تعبیه شده که روشنایی پله ها را تامین می کند. به جهت ارتباع و عرض کم شیب و سقف گنبدی پله ها، صعودبه منار را تا اندازه ای مشکل می نماید.

هنگام ساختن مسجد جدید، قسمت بالای مناره مورد تعمیر قرار گرفت و کتیبه ای به آن اضافه شد. بدین ترتیب مناره دوره سلجوقی باکتیبه ای جدید، به خط کوفی سفید روی زمینه ی کاشی آبی رنگ، تزیین شد. در این کتیبه آیه 56 از سوره احزاب آمده است:« ان الله ملائکه یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلمو تسلیما.»

صحن مسجد

صحن مسجد به صورت مستطیل شکل بوده و وسط آن یک حوض جهت وضو و شستشو و نیز یک چاه عمیق وجود داشته است.کف صحن را سنگ فرش کرده بودند. در جهت شمال شرقی صحن تالار ( در نقشه با حرف G) و در جهت شرقی و شمال غربی اتاق هایی ( در نقشه با حرف D وC) و درجهت جنوب و جنوب غربی، شبستان مسجد واقع شده بود. از طریق سه ورودی مسجد ( به نقشه نگاه کنید) یکی از سمت شمال غربی ( ورودی F) و دیگری از سمت جنوبی ( ورودی B) و یکی هم از سمت شمال غربی ( ورودی E) به سحن مسجد راه داشته است.اهالی محل می گویند که ورودی F در شمال غربی متعلق به آقایان وورودی B متعلق به خانم ها بوده است

شبستان مسجد

شبستان مسجد، در ضلع جنوبی مسجد و در شمال صحن واقع شده بود، و از طریق سه ورودی قوس دار بزرگ به صحن مرتبط می‌شد. این 3 ورودی ما بین ستون‌های 26-25 و 27-26 و 29-28 (به نقشه نگاه کنید) واقع شده بود. ورودی میانی از دو ورودی وسیع تر و بزرگ‌تر بوده است. ورودی دیگر از ورودی جنوبی مسجد بوده که وارد راهرو جنوبی (در نقشه B) شده و از آنجا با درهایی که داشت وارد شبستان می‌شدند.

فضای شبستان در راستای این ورودی‌ها از سه ناو یا راهروتشکیل می شده که توسط دو ردیف ستون دو تایی از یکدیگر مجزا می شده اند. ستونها، مدور آجری به قطر 37/1 متر بوده و برپایه ای مربع شکل قرار داشته و درارتفاع 60/2 متری توسط قوس های طاقی به یکدیگر متصل و سطحی را فراهم می آورده اند که سقف تیرپوش بر آن قرار می گرفته است. شبستان، دارای پنج کوچه دهانه باطاق آهنگهایی که سقف مسطح تیرپوش را نگهداری می کردند، بود. درسمت قبله سه دهانه بود که دهانه میان پهن تر و بلندتر، نسبت به دهانه های دیگر بوده که به نظر می رسد دهانه میانی یا میان وارش بیش از کوچه های دیگر بود.این دهانه میانی رو به قبله بوده است.شش پایه ستون مدرو ،تاق آهنگی را که موازی با قبله بودند، نگهداری می کردند. در حالیکه در جاهای دیگر ستونهایی به شکل پلیب یا مربع استفاده شده بود. در گوشه ضلع جنوب غربی دیوار مسجد، در ستون ( در نقشه ستون 6) شکاف یا بریدگی وجود داشت که احتمالا با راه پله ای که داشت به پشت بام شبستان مسجد می رفته اند.

محور محراب اصلی به سمت چپ متمایل شده بود، تا جایی برای منبر ایجاد شود، این ویژگی را در تاریخانه دامغان نیز می توان دید.یک پنجره در ضلع جنوب غربی دیوار مسجد ( در نقسه بین ستون های 12 – 6) و سه ورودی، روشنایی شبستان را تامین می کرده است.

جهت تقریبی قبله 36 درجه سمت غرب ، به جنوب است. و جهت یابی مسجد در حدود "30/ 27 غربی به جنوب است که خطایی "30/8 را دارد.

ستون ها

مسجد پنجاه و چهار ستون داشت. از این میان، دوازده ستون بازسازی شده بودند. شش ستون مدور شبستان ، بر روی پایه های سنگی که بیست سانتی متر ارتفاع داشت قرار گرفته بودند. این شش ستون حدودا 37/1 سانتی متر قطر و 60/2 سانتی متر ارتفاع داشته اند. ستون های دیگر به شکل صلیب بودند، البته ستون های طول دیوار مسجد به شکل مربع مستطیل بودند. نیم ستون هایی هم بودند که تاق قوس های متقاطع را نگهداری می کردند. چهارده ستون در جهت شمالی محراب داشتند که بشتر این ستون ها در شبستان مسجد واقع شده بودند گسترده ترین و بزرگترین ستون، ( در نقشه ستون 26) در پایه تاق قوس شمالی شبستان وجود داشت که ترکیبی از نیم ستون ها بوده است، البته ستون های 27 و 44 نیز بدین شکل بودند.ستون های سمت شمال شرقی ( در نقشه شماره 6-12-18-24-30) که در طول دیوار مسجد واقع شده بودند با آجرهای نازکتری ساخته شده بودند. تیرهای چوبی که بریده بودند و در سقف مسجد به کار برده بودند، به گونه ای استفاده کره بودند که به یکدیگر در نقطه ای در بالای تاق قوس ها وصل و مرتب شده بودند.

محراب اصلی و سایر محراب ها

محراب اصلی در جنوب غربی شبستان ، درمنتهی الیه دیوار مسجد، واقع شده بود. سایر محرابها را به تقلید از این محراب ساخته بودند. ظاهرا در زمان فتحعلی شاه قاجار، مورد تعمیر و مرمت قرار گرفت و تغییراتی در آن به وجود آمد.

محراب را از کف مسجد وبا طرح هشت نیم ضلعی ساخته بودند. آجرها را به اندازه کوچک بریده، سپس با بندکشی های گچی در میان این آجرها، محراب را ساخته بودند. بالای طاق قوس طرفین محراب را با کاشی های آبی و سفید تزئین کرده بودند. میان مقرنس ها را با مهرهای ضربدری گچی تزیین کرده بودند.

قسمت مرکزی مقرنس محرا، دومین ردیف مقرنس مشابه مفرسنهای محراب دوزاده امام یزد ( قرن 429 ه) بوده است.

محراب های دیگر که در شمالی ترین نقطه ستون ها قرار داشت، تماما به تقلید از محراب اصلی، ساخته بودند و دارای تزئینات مهرهای ضربدری گچی بوده اند. بعضی از این ستون ها دارای کتیبه نیز بوده اند.

مقرنس محراب های مسجدجامع دماوند، با مقرنس محراب مدرسه حیدریه قزوین و مسجدجامع گلپایگان مربوط به دوره سلجوقی ، مشابهت داشته است.این مقرنس ها، با طاقچه ی مقرنسی بالای درگاه برج شبلی دماوند، مربوط به دوره سلجوقی نیز شباهت بسیار دارد.

کتیبه های مسجد

بالای محراب ها و نیز بالای بعضی ستون‌ها ، کتیبه‌های وجود داشت که متأسفانه به جز چند کتیبه که در مسجد فعلی دیده می‌شوند، از بقیه کتیبه‌ها اطلاعی در دست نیست.

- کتیبة ستون سمت راست محراب اصلی (و نقشه ستون 4):

بالای محراب این ستون در دوقاب افقی مستطیلی شکل به خط کوفی تزیینی آمده بود: « بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم - لااله‌الاالله »

- کتیبة ستون شبستان سمت جنوب غربی در دیوار مسجد (در نقشه ستون 5 ):

این ستون ، کتیبه‌ای قرآنی داشته که متأسفانه از متن آن اطلاعی نداریم.

- کتیبه محراب ستون شبستان سمت جنوب غربی در طول دیوار (در نقشه ستون 12 )

بالای محراب این ستون به خط کوفی تزیینی، میان دو قاب افقی مستطیل شکل در دو طرف محراب (راست و چپ) آمده بود:

راست : « بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم» چپ: « لااله‌الاالله محمد رسول‌الله صادقا»

- کتیبة محراب ستون شبستانی سمت جنوب غربی در طول دیوار (در نقشه ستوان 18):

بالای محراب این ستون به خط کوفی تزئینی در میان یک قاب مستطیل شکل افقی آمده بود: « بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اقبل علی صلاتک و لا تکن من الغافل»

- کتیبة ستون مدور شبستان نزدیک محراب اصلی ( در نقشه ستون 10):

روی چوب به خط ثلث حکاکی شده در زیر پایه تاق آمده بود: « امر بعمارة هذا المسجد المبارکه الشریف المعظم بقوت الله تعالی و حسن توفیقه حسبة الله تعالی و سلبا المرضاة به امید ثواب اخروی دراینوقت مفخم الاعظم مقرب امر السلاطین خواجه یاقوت اینعمارت میمون نصیب وی شد بتوفیق الله تعالی قی شهور سنه اثنی عشر و ثمانمانه حرره علی بن فتح الله»

- کتیبه ستون مدور شبستان نزدیک محراب اصلی ( درنقشه ستون 9):

روی چوب به خط ثلث زیر پایه تاق آمده بود: « ساعی خیر خواجه مصطفی بن جمال الدین طاوسه عاقبة خیر فی الدنیا و الاخره فی ایام سلطان السلاطین شاه اسماعیل صفوی خلد ملکه سنه سبع و عشرین تسعمائه کاتبه محمدعلی شجاع»

- کتیبة ستوان مدور شبستان نزدیک محراب اصلی (در نقشه ستون 16):

بالای این سخن ، و روی چوب افقی مستطیل شکل به خط ثلث حکاکی شده بود: « بانی خشت المربع محمد رئیس بن نعمت الله عمل جمال الدین محمود نجار»

لازم به ذکر است که کتیبة فوق اکنون در مسجد جامع فعی در همان نقطه ی قبلی خود پایه طاق دیدمی‌شود .

- کتیبة ستون سمت راست محراب اصلی ( در نقشه ستون 3):

دیر زیر پایه تاق روی چوب به خط ثلث حکاکی شده بود : بانی هذا الاستوانه بعدات هدته الزلزلة حاجی میرزا علی بن مرحوم حاجی علی بابا کتی العبد المذنب العاصی اسمعیل بن مظفر القاضی ان فی الجنة نهر من لبن لعلی و حسین وحسن عمل استادمقیم بن استاد ابراهیم احدیو ثمانین بعد الف وقع تعمیر هذا الاستوانه فی الدوله ابوالمظفر السلطان شاه سلیمان الحسینی الموسوی الصفوی»

- کتیبة ستون مدور جنوب غربی شبستان مسجد فعلی:

در زیر پایه تاق، که همچون ستون قدیمی مسجد بازسازی شده است، روی چوب افقی مستطیل شکل ، عبارت زیر با قلم خوش‌نویسی (نی) به رنگ مشکی نوشته شده است: « لو خاف من النار لما خاف من الفقر لنجی منها جمیعا لوطا الحسینی»

این کتیبه اکنون در بالای یکی از پایه تاق قوس‌های شبستان حفظ شده است.

- کتیبه روی کاشی‌های دوره صفویه:

روی کاشی‌های دوره صفویه که برد ازاره ‌بنای مسجد نصب شده بود، نوشته شده بود :« طلبکار خیر است و امیدوار - امیدی که دارد خدایا برآر»

«ساعیه حاجی سلطان محمود فی سنه ثلاثین و الف»

- کتیبه سنگی دوره صفویه:

این کتیبه سنگی، که روی آن فرمان شاه عباس نوشته شده، اکنون بر راهروی ورودی جنوبی مسجد جامع فعلی نصب شده است ، آمده است : « سواد فرمان شاه عباس حکم جهان مطاع شد. آنچه در این وقت شفقت به عنایت شاهان درباره شیعیان الکا دماوند و خوار و فیروزکوه از ابتدای توشقان ئیل مالوجهات ایشان در رسد یک ماهه شهر رمضان سوای توجیهاتی که باجاره داده می شود بتخفیف و تصدیق مقرر داشتیم. مستوفیان عظام دیوان اعلی این رقم عطیه را در دفاتر خود ثبت نموده، تغییر و تبدیل به قواعد آن راه ندهد و آن چه تیمول و مواجب همه ساله مقرر بر طرف دانندو آنچه مقرر است حواله می شود. مالوجهات شهر مذکور را سال به سال کم نموده تتمه را ارباب حوالات نمایند، تیولداران الکا مذکورات مسطور و مقرر داشته رسد یک ماهه شهر مذکور را از تیول خود برطرف دانندو طلبی ننمایند. کلانتر و مدخدایان الکا مذکوره به حقیقت رسیده، اگر سنی در میان شعیان بوده یا مردم محلی از محلات آن جا باشند تخفیفات آن داده نمی شود و نسخه منفتح آن درست داشته به دفتر خانه همایون فرستند که در دفاتر ثبت نمایند ودانسته باشند که اگر پنهان نموده باشند در دنیا بازخواست خواهد شد و در آخرت در خدمت حضرت امیرالمومنین امام المتقین شرمنده خواهد بود و تغییر کننده تخفیف مذکور به لعنت الهی و نفرین حضرت رسالت پناهی گرفتار گردد و باید که دستور دوام الشرف را بر سنگ نقش نموده و بر در مسجدجامع نصب نمایندو در دعاگویی دوام دولت قاهره تقصیر نکنند فیشهر شعبان سنه اربع و عشرین و الف.»

- کتیبه سنگی دوره قاجاریه:

روی قطعه سنگی، درباره طاعون شهر دماوند در زمان فتحعلی شاه قاجار نوشته شده بود:« سنه هزار و دویست و چهل و هفت از تقاضاء سپهر کج رفتار و تاثیر نجوم ثوابت و سایر قهار در اکثر بلاد ایران ناخوشی مرض طاعون حدوث یافت و نخل حیات بسیاری از اهالی آن جا، از پای درآمدند و واقعه هایله به دماوند سرایت نموده و قریب به هزار نفس، بلکه متجاوز از قضیه و قراء داعی حق را لبیک، اجابت گفتند و از آن جمله باعث و ساعی خیرات و مبرات معمار و بانی مساجد و سایر موقوفات مرحمت و غفران از پناه الواصل الی جوار الله و جهل الجنة مثواه اعنی حاجی الحرمین الشریفین حاجی زین العابدین جالکائی المقلب به باباجهد انصاری و ابناء او ابوالقاسم و ابوالحسن و عبدالمناف مع حبیبة و همشیره و هما حاجی خانم و خدیجه خانم با جمعی از متعلقات به جانب خلد برین خرامیدند.» ( لازم به ذکر است از این کتیبه اطلاعی در دست نیست)

نتیجه گیری

بنابر رواتی که شفاها نقل شده، مسجدجامع دماوند بر روی آتشکده ای بزرگ، بنا شده است. این روایت را می توان جدی گرفت، چرا که در بسیاری از مناطق دنیای اسلامی، اماکن عبادی دوران قبل از اسلام، به مسجد تبدیل شده اند. در اوایل اسلام با وجود به رسمیت شناخته شدن مسیحیت از سوی اسلام، شماری از کلیساها، مثل کلیسای سنت جان در دمشق و بسیاری از کلیسای قبطی مصر، از جمله ساختمان اصلی رشیدیه به مسجد تبدیل شده اند.در ایران نیز به نقل از برخی مورخان مسلمان، بسیاری از آتشکده های زردشتی قدیمی به مسجد تبدیل شده اند که مسجد سلیمان در حوالی استخر، نمونه ای از آنهاست. مسجد یزد خواست، مسجد جامع بروجرد، مسجد نی ریز، مسجد سرکوچه نایین، که نخستین آتکشده ای پابرجا و دومی آتشگاهی نیمه ویران و سومی، گیری یا ایوان و چهارمی محرابه بوده، نمونه های خوبی برای بهره گیری شایسته از ساختمان های رها شده هستند.یکی از مشخصه های هر بنای مذهبی اسلامی، قبله آن است که می بایست به سوی مکه باشد. اولین مسلمانان ایران قادر به محاسبه دقیق قبله نبودند و مساجد خود را به صورت تقریبی به سمت متمایل به غرب می ساختند.از آن جایی که قبله مسجد جامع دماوند در جهت جنوب متمایل به غرب است، درصد خطایی در محاسبه قبله دیده می شود که تنها توجیه منطقی در باب این شکل از جهت یابی، این است که کاربرد اصلی ساختمان چیز دیگری بوده است و یا اینکه نمی توانستند قبله را درست محاسبه کنند. در هر صورت بنابر اعتقاد مسلمانان، مساجد اولیه که قبله ی آنها همچون مسجد جامع دماوند ساخته شده و مورد استفاده بوده است می بایست به همان شکل حفظ شوند، که اکنون نیز حفظ شده است.

نکته ای که نتیجه گیری ما را درباره غیرمعمول بودن جهت قبله تایید می کند این است که بنای مسجد روی پایه های بنای دیگری شکل گرفته و دیوار جنوبی به جهت این که محراب به سوی قبله باشد، دیوار آن نامنظم ساخته شده است.

نحوه تعیین تاریخ بنا، با استفاده از کتیبه ها ممکن نیست.ولی از طریق تحلیل شیوه های ساختمانی امکان پذیر است.

مسجد جامع دماوند از لحاظ طرح و پلان دارای طرح شبستانی است.بنابراین جزو مساجد شبستانی که مساجد اولیه ایران به شمار می روند، می باشد. پس قابل مقایسه با مساجد شبستانی چن تاریخانه دامغان، مسجد جامع نایین، مسجد جامع زواره و ... است. آندره گدار در چند سطر ، مسجد جامع دماوند را این گونه توصیف کرده است:« مسجد جامع دماوند با نمای بسیار زیبای خود وبقایایی از کتیبه های به خط کوفی از نظر ساختمانی بنای حقیری است که یافتن نمونه اولیه آن کار ساده ای نیست».

مسجدجامع دماوند مسجدی ساده اما با شکوه و دارای شبستان و در سه جهت دارای اتاق هایی بودکه شبستان آن، دارای پنج کوچه دهانه که پوشش کوچه های آن را طاق آهنگ بیزتند ( نیم بیضی پرخیز) و چفدهای زیر آن بیزکند ( نیم بیضی کم خیز) که سقف تیرپوش و تخت، که طاق ها آن را نگهداری می کردند، و دیواری که از خشت بوده و کفی که از خاک کوبیده شده بود. این معماری تابع معماری ایران بود. تابع همان اصول معماری که در مساجد تاریخانه دامغان، نایین، زواره، فهرج یزد و ... به کار گرفته شد. در معماری مسجد جامع دماوند، شبستان دارای پنج کوچه دهانه طاق پوش در کنار هم جای گرفته و دهانه میانی یا میان وارش، بیش از کوچه های دیگر بود و از دهانه بروارها یا کوچه های دیگر کم کم کاسته می شود وکوچه کناری که طاق آن روی دیوار پرت ( دیواری که پشت آن آزاد است) می نشست، کمترین دهانه را داشته تا از رانش طاق گشاده باز می شد، پر دهانه تر و بلند تر بود. استاد پیرنا در این باره نوشته است:« مسجدهای شبستانی ، میانسرا و پیشگاه و سرگشاده بزرگی درمیان دارد و پیرامون آن را شبستان های چهلستون یا ستاوند گرفته و بیشتر آن ها ( پس از نخستین سده هجری) دهانه میانی رو به قبله و دهانه روبروی آن ( که بیشتر در آیگاه مسجد است) پهن تر و گشاده تر از دهانه های دیگر است. این تهرنگ آشنا در ایران پیشینه ای بسیار کهن دارد و نمونه ای بسیار روشن آن را در سراها تابستانی سیستان می توان دید».

درآغاز سده سوم هجری ابوملسم خراسانی، مسجد شبستانی باشکوه و بسیار بزرگی را در نیشابور ساخت که پیش از آن مانندی نداشت است. در آن روزگار در بیشتر شهرها و روستاهای بزرگ ایران، مسجدهایی همانند مسجد ابومسلم نیشابور، به اندازه های کوچکتر بنیاد شد. از سده سوم تا چهارم و آغاز سده پنجم هجری بیشتر مسجدهای ایران به همین شیوه بنیاد می شده است.

مناره، سر ستونها، تزئینات و محراب، تاریخ بنای مسجد را به دوره سلجوقیان می رساند. مقرنسهای مسجد شباهت تامی با مقرنسهای بالای درگاه برج شبلی دماوند و نیز دوازده امام یزد، متعلق به دوره سلجوقیان دارد.محراب مسجد دماوند با محراب مدرسه حیدریه قزوین ومحراب مسجدگلپایگان شباعت دارد.بدین ترتیب تمامی شواهدو آثار حاکی از این است که مسجد جامع دماوند، متعلق به دوره سلجوقی است. اما با توجه به آنچه که پیش از این گذشت، اگر خواسته باشیم تاریخی برای ساخت بنا در نظر بگیریم ، باید گفت که مسجد جامع دماوند از لحاظ طرح و پلان به تقلید از مساجد شبستانی ساخته شده و تاریخ ساخت آن اگرچه قدیمی تر از تاریخانه دامغان نیست، جدیدتر از آن هم نیست.

بدین ترتیب باید گفت که مسجدجامع دماوند به تقلید از مساجد شبستانی ساخته شد، اما به جهت زلزله های مکرری که دردماوند اتفاق می افتاد، بنا رو به خرابی می گذاشت. در پی دستکاریها و کست افزوده های تازه، بنا چهره ای تازه به خود می گرفت، به عنوان مثال می توان بخش شمالی مسجد را شاهد گرفت که نسبت به سایر قسمتها از لحاظ ساخت، تاریخی جدیدتر داشته است. پس مسجد جامع دماوند متعلق به زمانی یعنی از سده سوم تاچهارم و آغاز سده پنجم هجری است که بیشتر مسجدهای ایران به شیوه شبستانی بنیاد نهاده می شدند.

بنابراین با توجه به این که دماوند در نیمه دوم قرن دو هجری توسط لشگریان اسلام فتح گردید، حاکمان آن هم که تحت عنوان مسمغان که نام آن به ظاهر نشان دهنده طبقه روحانی زردشتی است، دارای یک آتشکده بزرگی همچون بسیاری از آتنشکده های دیگر وجود داشته است که پس از فتح دماوند توسط لشگریان اسلام که در قرن دوم اتفاق افتاد، در قرن دوم و سوم هجری یا چهارم هجری بر روی پایه های بنای آتشکده، مسجدجامع دماوند همچون مساجد شبستانی که در سایر مناطق ایران ساخته شده بود، در اندازه ای کوچک بنیاد گذاشته شد و احتمالا به جهت زلزله که همواره این منطقه را تهدید می کرده، رو به خرابی نهاده بود که در دروه سلجوقی این بنا با تزئینات و افزوده های دوره سلجوقی، دوباره سازی گردیده است ، به گونه ای که بنا تماما سلجوقی به نظر می رسد.