کتابخانه مسجد جامع دماوند

کتابخانه مسجد جامع دماوند

استان تهران-شهرستان دماوند -بلوار امام خمینی- میدان 17 شهریور -کوچه نواب صفوی(مسجد جامع) ضلع شمالی مسجد جامع دماوند-کتابخانه عمومی مسجد جامع دماوند

پیام های کوتاه
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب دفاع مقدس» ثبت شده است

 

.

 

کتاب حاضر، دربردارنده 47 حکایت کوتاه از وقایع «جنگ‏ ایران و عراق» است که با محتواى شوخى و طنز و با نثرى شیرین وروان براى گروه سنى نوجوانان فراهم آمده است. نویسنده این حکایات را...

تاریخ نشر: مهر 1396

تعداد صفحات: 107

نوبت چاپ: سی و هشتم

«دیگر با جک و جانورهای اطراف همچون موش و عقرب و رطیل سلام و علیک پیدا کرده بودیم! آخر سر یکی از بچه ها قاطی کرد و جدی شوخی بی سیم را روشن کرد و نعره زد: د لامصبها اقل کم به ما بگویید ببینیم واسه کدام دولت می جنگیم. نکنه رژیم عوض شده و ما بی خبریم! همه از خنده ریسه رفتیم. این بد و بیراه ها کار ساز شد و چند روز بعد عده ای آمدند و جایشان را با ما عوض کردند. از آنها پرسیدیم و فهمیدیم که هنوز جمهوری اسلامی سر کار است[1]

جنگ تحمیلی هشت ساله اتفاقات تلخ بسیاری در پی داشت اما در کنار همه این تلخی ها شاهد رفاقت ها، صمیمیت ها، همکاری ها و مهربانی های بسیاری هم بودیم. مردم در جنگ به دلیل اینکه با دشمن مشترکی رو در رو می شوند به هم نزدیک تر شده و پیوندی دیگر گونه بین آنها شکل می گیرد. در سنگر ها و خط مقدم جبهه نیز رزمندهای زیادی بودند که به یاری هم شتافتند و از دل این جنگ و مبارزه و دفاع دوستی های زیادی نیز شکل گرفت.

 آنها که شهید شدند خاطراتشان تا ابد ماند و آنها که ماندند هنوز دل در گرو آن روزها دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۵:۳۹
کتابخانه مسجد جامع دماوند

نویسنده: آقای احمد یوسف‌زاده
ناشر: سوره مهر
موضوع کتاب: تاریخ
موضوع کتاب: ادبیات
نوبت چاپ: دوم
تاریخ چاپ: ۱۳۹۳
شمارگان: ۲۵۰۰
تعداد صفحه: ۴۰۸

شابک:

۹۷۸-۶۰۰-۱۷۵-۵۸۴-۲

نیمه‌ پنهان فتح خرمشهر

همه‌ی ماجرای «حماسه‌ی خرمشهر»، آن چیزی نیست که تا به حال شنیده‌ایم. در بطن و متن این ماجرا، وقایع و رخدادهای زیادی مغفول مانده که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. درست در همان روز جمعه‌ی شروع عملیات، یک گردان از لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی «قاسم سلیمانی» در محاصره‌ی دشمن گرفتار شدند و ...

در اولین ساعات صبح روز جمعه دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، رزمندگان ایرانی پس از دو سه عملیات پیروزمندانه و غرورآفرین، عملیات دیگری را با نام «بیت‌المقدس» آغاز ‌کردند. عملیاتی که پس از بیست‌و‌سه روزِ پر از حادثه و التهاب، بالاخره به ثمر نشست و با خبر خوش «خرمشهر آزاد شد» کام مردم را شیرین ‌کرد.

اما همه‌ی ماجرای «حماسه‌ی خرمشهر»، آن چیزی نیست که تا به حال شنیده‌ایم. در بطن و متن این ماجرا، وقایع و رخدادهای زیادی مغفول مانده که کمتر به آن‌ها پرداخته شده است. درست در همان روز جمعه‌ی شروع عملیات، یک گردان از لشکر ۴۱ثارالله به فرماندهی «قاسم سلیمانی» در محاصره‌ی دشمن گرفتار شدند و نه راه پیش‌روی داشتند و نه عقب‌نشینی. ارتش عراق هم از فرصت استفاده کرد و حملات خود را بر روی این محور افزایش داد. در نتیجه تعدادی از نیروهای ایرانی توسط ارتش عراق به اسارت در آمدند.

از نیروهایی که اسیر شدند، ۲۳ نفر کسانی بودند که سن و سال کمتری داشتند و به اصطلاح ما، هنوز پشت لبشان سبز نشده بود؛ نوجوان‌هایی که پانزده تا هفده سال بیشتر نداشتند. بی‌شک ماجرای اسارت این ۲۳ نفر آن‌قدر مهم و شنیدنی هست که «مرتضی سرهنگی» آن را جزو ده واقعه‌ی مهم دوران دفاع مقدس قلمداد ‌کرده است.

حالا بعد از گذشت بیش از سی سال از آن ماجرا، خاطرات آن روزها منتشر شده است. کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته‌ی احمد یوسف‌زاده روایت هشت ماه از اسارت نه‌ساله‌ی یکی از همین ۲۳ نفر است که رهبر انقلاب هم در نخستین روزهای سال ۹۴، آن را خوانده و بر آن تقریظی هم نوشته‌اند.

کتاب آن بیست و سه نفر اما به‌جز روایت ماجرای اسارت نوجوانان کرمانی، پرده از فراتر بودن جنگ به آنچه در جبهه‌ها اتفاق می‌افتد نیز برمی‌دارد. یوسف‌زاده وقتی از مهر مادرش می‌نویسد که دل کندن از کوچکترین فرزند برایش دشوار است، وقتی از مادر «اکبر دانشی» می‌نویسد که به واسطه‌ی برادرش به او پیغام داده که بعد از مرگ پدر، تو تنها نان‌آور خانه‌ای و دلخوشی خانواده‌ی شش نفره به توست و ما را به که می‌سپاری، و ده‌ها اتفاق دیگر از این دست، آن‌ها را به‌خوبی به تصویر ‌کشیده و مخاطب، خیلی خوب می‌فهمد که جنگ صرفا «خط مقدم» نیست و تا عمق شهرها و روستاها نیز امتداد پیدا می‌کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۴۰
کتابخانه مسجد جامع دماوند