.
مهر 1396
107
سی و هشتم
«دیگر با جک و جانورهای اطراف همچون موش و عقرب و رطیل سلام و علیک پیدا کرده بودیم! آخر سر یکی از بچه ها قاطی کرد و جدی شوخی بی سیم را روشن کرد و نعره زد: د لامصبها اقل کم به ما بگویید ببینیم واسه کدام دولت می جنگیم. نکنه رژیم عوض شده و ما بی خبریم! همه از خنده ریسه رفتیم. این بد و بیراه ها کار ساز شد و چند روز بعد عده ای آمدند و جایشان را با ما عوض کردند. از آنها پرسیدیم و فهمیدیم که هنوز جمهوری اسلامی سر کار است.»[1]
جنگ تحمیلی هشت ساله اتفاقات تلخ بسیاری در پی داشت اما در کنار همه این تلخی ها شاهد رفاقت ها، صمیمیت ها، همکاری ها و مهربانی های بسیاری هم بودیم. مردم در جنگ به دلیل اینکه با دشمن مشترکی رو در رو می شوند به هم نزدیک تر شده و پیوندی دیگر گونه بین آنها شکل می گیرد. در سنگر ها و خط مقدم جبهه نیز رزمندهای زیادی بودند که به یاری هم شتافتند و از دل این جنگ و مبارزه و دفاع دوستی های زیادی نیز شکل گرفت.
آنها که شهید شدند خاطراتشان تا ابد ماند و آنها که ماندند هنوز دل در گرو آن روزها دارند.